اخرین پست قبل ازتولد ماهانم
پسر نازم دوران قشنگ جنینی داره تموم میشه بعداز 9 ماه سفر تو دل مامانی بلاخره قراره به مقصدبرسی . مقصدی که جایی نیس جز اغوش گرم من وبابا ی مهربونت عزیز دلم نه ماه درونم بودی.هر روز با تکانهایت شور و شوقی در من می آفریدی ... من به وجودت عادت کردم.به تکانهایت، به لگدهای کوچک وگاه بزرگت که باعث شد بیشتر ازپیش پی به قدرت و الطاف خدای مهربان ببرم اکنون شمارش معکوس اغاز شده برای دراغوش کشیدنت دلم برای این روزها تنگ می شود ولی دیدار تو شیرینی خاصی دارد .. باورم نمی شود دارم مادر می شوم.... مادر یک فرشته کوچک که خدا آن را به ما هدیه داده. فرشته ای که از زمان ورودش دروجودم هر نفسم راباوجود نازنینش قسمت کردم وبه خود بالیدم من بی ...
نویسنده :
ملیحه
1:34