برای پسرم.،45دقیقه تاتحویل سال

دیگر زمانی تا تحویل سال نمانده است (تنها45دقیقه دیگه). می‌خواهم از تو بنویسم،

از آمدنت، از بهاری که با تو برایم معنا پیدا می‌کند

هوای خانه‌ام انتظار بوی بهار را می‌کشد ومن نیز منتظر بهار دیگرم

شکوفه‌های نارنج برای استقبالت از صبح هزار بار خود را در آیینه ی حوض آراسته اند و خورشید، امروز طوری دیگر می‌تاب. سفره را می‌چینم؛ قرآن، آیینه، و سین ها را یکی یکی می‌گذارم.

این هم از سیب،هفتمین سین.

تیک تاک.. تیک تاک ساعت سفره ام بهار را برای دیدنت صدا می‌زند و قلب من از خدا تو را می‌طلبد.

ماهی قرمز کوچکم در تنگ بلوری اش این سو و آن سو می رود و دل من در سینه‌ام بی‌قراری می‌کند.

قلب من در اضطراب دیدنت بی‌قرارتر از همیشه صدایت می‌زند

اینم سفره هفت سین اقاپسری

لحظه تحویل سال 2:15 بامدادشنبه