ماهان جونماهان جون، تا این لحظه: 9 سال و 26 روز سن داره

ماهان ماه تابانم

سومین ماهگرد شکوفاشدنت مبارک

برام هیچ حسی شبیه تو نیست کنار تو درگیر آرامشم همین ازتمام جهان کافیه همین که کنارت نفس میکشم برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جست و جوی منی تماشای تو عین آرامشه توزیباترین آرزوی منی   نفس مامان سه ماهگیت مبارک     اوضاع پسر سه ماهم،: دستو پامیزنی(شدیدا) جغجغه هاتوداخل پشه بندت اویز کردم با پا به پشه بند ضربه میزنی تاتکون بخورن کم کم داری موفق میشی دستتوبخوری بیشتر از قبل میخندی سروصدا میکنی بعضی وقتا جیغم میزنی اگه دیربیام پیشت زود قهر میکنی ناجور میزنی زیر گریه خوابتم خوبه ،شبا خیلی که دیر بخوابی 1:30 قطرهAdروخیلی خوب وبااشتها میخوری(برخلاف خیلی ازنی نیا) صدای بابارو ...
23 تير 1394

سومین ماه رمضون منو بابایی واولین رمضون3نفری

خدایا به حرمت ماه مبارك رمضان نیکوترین سرنوشتها، حلالترین روزیها، پربارترین زیارتها، خالصترین نیتها، صالحترین عملها، مقبولترین عبادتها، وازجانب خودت بالاترین درجه بخشش گناهان را برای بندگانت مقدر بفرما... پست رمضان پارسال: سلام  توت فرنگی  من ،یه ماه رمضون دیگم ازراه رسید ولی توهنوز نیومدی ایشا...توهمین ماه خداجون تورو به ماهدیه بده وماه رمضون بعدی توهم پیشمون باشی ایشا...   و همین طورم شد خداجون تورو اواخر ماه رمضون پارسال به ما هدیه داد وامسال پیشمونی  خدایا هزاران بار شکرت   ...
29 خرداد 1394

دومین ماهگرد شکوفا شدنت مبارک

ماهانم بودنت بهانه ای برای بودن من است پس بدان و بمان با منی که  ، حتی یک لحظه نیز نمیتوانم بی تو بودن را تحمل کنم آن لحظه که تو به دنیاآمدی ، قلبم تا ابد مال تو شد و نفس کشیدنم به شرط بودن تو شد آری حالا که تو هستی ، دلتنگی نیز با من است، سخت است دور از تو بودن هر لحظه که نفس میکشم ، عاشقتر میشوم  هر چه با تو می مانم تشنه تر میشوم. تشنه ی گرفتن دستهای کوچکت شیرین من 2ماهگیت مبارک   احوالات اقاپسر دوماهه من: باهوشتر شدی یکی دوروزه که باخودت حرف میزنی بازی می کنی میخندی قبلا اصلا به حرفامون واکنش نشون نمی دادی الان دیگه هر وقت باهات حرف میزنیم یه لبخند کوچولو ...
23 خرداد 1394

....

  درست وسط پیشانیت می شود قبله گاه لبهای من  بوسه هایم را همانجا حواله میکنم...   ...
21 خرداد 1394

وقتی تو گریه میکنی

  وقتی تو گریه میکنی ثانیه شعله ور میشه گر میگیره بال نسیم... گلخونه خاکستر میشه وقتی تو گریه میکنی ترانه هام غم تر میشن شمعدونیا میترسن و اینه ها کمترمیشن وقتی تو گریه میکنی ابرای دلنازک شب ابی میشن برای تو ستاره ها میسوزن مثل یه دسته رازقی... پرپرمیشن به پای تو وقتی تو گریه میکنی غمگین میشن قناریا... بدمیشه خوندن براشون پروانه ها دلگیرمیشن... نقشو نگارمیریزه از ر نگین کمون پراشون وقتی تو گریه میکنی شک میکنم به بودنم ... پر میشم از خالی شدن گم میشه چیزی از تنم ... اسیر بی وزنی میشم رها شده تو یک قفس... خسته میش...
16 خرداد 1394

...

    تو در خواب نازی و من محو تماشای تو که ستاره های درخشان خفته در پلکانت نور امیدوشور را در دل من می تاباند ... ...
12 خرداد 1394

یک ماهگیت مبارک

نازنین پسرم نمی دانم به چه زبان ، بابت تمام آنچه که با شکفتنت ارزانی ام کرده ای سپاسگزار باشم . چشمها، گوشها ، زبان و قلبی را که پیش از تو داشته ام ، نه به یاد می اورم و نه می خواهم . با تو دوباره زاده شدم . تو به آن قالب گذشته من ، روح بخشیدی . همین روحی که دیگران به خاطرش مرا " مادر " خطاب می کنند  شیرین من، هرروز که میگذرد عشق من به تو صدچندان میشود یک ماه از امدنت میگذرد توبزرگ میشوی ومن هرروز که میگذرد دردریای عشق توکوچکتر میشوم     فرشته کوچولو یک ماهگیت مبارک...       ...
23 ارديبهشت 1394